سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات دفاع مقدس (جبهه و جنگ)،کرامات شهدا
درباره ما
خلیل رنجبر[18]

این وبلاگ در جهت ابراز ارادت به شهیدان هشت سال دفاع مقدس طراحی و سعی در ارائه مطالب ناب و مستند را دارد . امیدوارم که راضی باشید و از نظرات سازنده تان این حقیر را بهره مند گردانید. در ضمن این وبلاگ در پایگاه ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و در سایت پیوندها جزو سایت های مفید قرار گرفته است. peyvandha.ir/1-5.htm

ویرایش
جستجو


وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ابر برچسب ها

در اولین روزهای پس از فتح خرمشهر پیکر 25 تن از شهدای عملیات آزادسازی خرمشهر را به شیراز آورده بودند پس از اینکه جمعیت حزب الله بر اجساد مطهر این شهیدان نماز خواندند علمای شهر،‌ مسئولیت تلقین شهدا را بر عهده گرفتند. هنگامیکه من به درون قبر یکی از این عزیزان رفتم و شروع به خواندن تلقین نمودم با صحنه‌ای بس عجیب و تکان دهنده مواجه شدم، تا جائیکه تلقین را نیمه کاره رها کردم و از قبر بیرون آمدم، ماجرا از این قرار بود که هنگام قرائت نام مبارکه ائمه (ع) در تلقین، به محض اینکه به نام مبارک حضرت صاحب الزمان (عج) رسیدم، دیدم که شهید انگار زنده است، چشمانش باز شد و لبخندی زد.

 منبع :کتاب حدیث عشق  

راوی : آیت الله حائری شیرازی




برچسب ها : یاد و خاطره شهدا  ,


      

بسم الله الرحمن الرحیم

اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام ، اعتقاد داشتن به امام حسین (ع) است. هیچ کس نمی تواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و یقین به اباعبدالله الحسین (ع) نداشته باشد.

اگر امروز ما در صحنه های پیکار می رزمیم و اگر امروز ما اسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان (عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین (ع) است. من تکلیف می کنم شما «رزمندگان» را به وظیف عمل کردن و حسین وار زندگی کردن. در زمان غیبت کبری به کسی منظر کفته می شود و کسی می تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت ، منتظر ظهور امام زمان (عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت طلبی می خواهد.




برچسب ها : وصیت نامه شهدا  ,


      
شنبه 89/9/20 2:39 ع

قبل از عملیات محرم، نیروها بایستی در جای خودشان برای حمله به دشمن آماده می‌شدند، چون دشمن دید داشت، نقل و انتقال نیروها باید در شب انجام می‌شد.

نیمه‌ی ماه بود و مهتاب همه جا را پوشانده. این مسئله ذهن فرماندهان را به خود مشغول کرده بود، شهید حسن‌پور گفت: «خدا معجزه‌اش را امشب به عینه به ما نشان خواهد داد.» گفتم: «چه‌طور.» گفت این نیروها باید از دیدگاهی رد شوند که دشمن آن‌ها را خواهد دید، مگر قدرت الهی ما را کمک کند.

در این صحبت بودیم که گردان اول به فرماندهی شهید علی مردانی وارد دیدگاه شد. در این اثنا، تکه ابر کوچکی آرام آرام ماه را به صورت کامل پوشاند. خیلی اهمیت ندادیم، گردان که مستقر شد ابر نیز کنار رفت. نیم ساعت بعد گردان دوم به فرماندهی سید جوادی وارد دیدگاه شد، دوباره تکه ابر ظاهر شد. این بار همه‌ی رزمندگان به آسمان نگاه می‌کردند و اشک‌ها سرازیر بود، چرا که امداد غیبی الهی را به چشم خود می‌دیدیم.

در این موقعیت جمله‌ی شهید حسن‌پور در ذهنم جولان می‌کرد:

«وقتی شما از خداوند کمک بخواهید، او هم کمکش را صد در صد شامل حال شما خواهد کرد.»

منبع :کتاب کرامات شهدا -صفحه: 105

راوی : هاشم ذوالقدر




برچسب ها : کرامات شهدا  ,


      
پنج شنبه 89/9/18 9:27 ص

رفتند عاشقان خدا از دیار ما

از حد خود گذشت غم بی شمار ما

دل هایمان به همره این کاروان برفت

در ره بماند دیده امیدوار ما

یک عده یافتند مقصد و مقصود خویش

واحسرتا به سر نرسید انتظار ما

عمری پی وصال دویدیم و عاقبت

اندر فراق سوخت دل داغدار ما

یاران زقید و بند علایق رها شدند

ماندیم و خاطرات کهن در کنار ما

افسوس روزگار شهادت به سر رسید

سوز و گداز و آه و فغان شد نثار ما

دیگر تمام قافله ها کوچ کرده اند

برجای مانده است تن زخمدار ما




برچسب ها : ادبیات مقاومت  ,


      
یکشنبه 89/9/14 3:3 ع

شب قبل از شهادت شهید ستاری ، فرمانده‌ی نیروی هوایی ارتش جمهوری‌اسلامی ایران و همراهان ایشان ، حدود ساعت 2 بامداد در خواب عده‌ی زیادی را در حال حرکت دیدم که درمیان آن‌ها برادرم سعید که در منطقه‌ی فکه با شهید آوینی به درجه‌ی والای شهادت رسیده بود ، دیده می‌شد.
برادرم و شهید آوینی و چند نفر دیگر شنل‌های سبز رنگ زیبایی بر دوش داشتند ، و بر روی سرشان نیم‌تاجی به چشم می‌خورد . روز بود و آن‌ها در حال حرکت . هرچه سعید را صدا زدم ، جواب نمی‌داد و توجهی نمی‌کرد ، با خودم گفتم معلوم است ، وقتی به سرش تاج گذاشته است به من توجهی نمی‌کند. در این میان سعید که متوجه نگرانیم شده بود ، با اشاره به من فهماند که بعداً توضیح می‌دهد.
پس از چند لحظه به سوی من آمد و گفت : «عده‌ای مهمان داشتیم ، آمده بودند و ما در حال استقبال از آن‌ها بودیم ». پرسیدم: «پهلوی شما می‌آیند؟» گفت: «نه پهلوی شهدای احد می‌روند».
صبح همان روز رادیو خبر سقوط هواپیمای شهیدان ستاری ، اردستانی ، یاسینی ، شجاعی و... را اعلام کرده بود ، به جز شهید اردستانی همه‌ی آن‌ها در ردیف قبر سعید به خاک سپرده شدند.

منبع : کتاب لحظه ‌های آسمانی
راوی : خواهر شهید یزدان پرست




برچسب ها : یاد و خاطره شهدا  ,


      

وصیت نامه شهداء را مطالعه کنید که انسان را می لرزاند و بیدار میکند.‍ [امام خمینی (ره)]

فرازی از وصیت نامه سردار شهید حسن پاکی خطیبی.

ولادت : 1345/ تبریز

شهادت : 1362/ عملیات والفجر 8

فرمانده ما امام زمان (عج) است. من خوشحالم که از دین خود دفاع کردم و به شهادت رسیدم.




برچسب ها : وصیت نامه شهدا  ,


      

وصیت نامه شهداء را مطالعه کنید که انسان را می لرزاند و بیدار میکند.‍ [امام خمینی (ره)]

فرازی از وصیت نامه سردار شهید حسن پاکی خطیبی.

ولادت : 1345/ تبریز

شهادت : 1362/ عملیات والفجر 8

فرمانده ما امام زمان (عج) است. من خوشحالم که از دین خود دفاع کردم و به شهادت رسیدم.




برچسب ها : وصیت نامه شهدا  ,


      
شنبه 89/9/6 10:35 ص

  شهید زین‌الدین به نماز اول وقت بسیار اهمیت می‌داد و در هر وضعیت و هر منطقه‌ای که بود ، به محض فرا رسیدن زمان نماز ، اذان می‌گفت و نماز می خواند یادم است هنگامی‌که در منطقه‌ی سردشت تردد داشتیم ، با این‌که جاده‌ها از لحاظ امنیت ، تضمینی نداشت و هر لحظه امکان حمله‌ی غافلگیرکننده‌ی گروهک‌های ضدانقلاب بود ، همین‌که موقع نماز می‌شد ، شهید زین‌الدین ماشین را نگه می‌داشت و در کنار جاده به نماز می‌ایستاد .
پس از شهادتش ، یکی از برادران او را در خواب دیده بود که مشغول زیارت خانه‌ی خداست و عده‌ای هم به دنبالش روانند. پرسیده بود: «شما این‌جا چه کار دارید و چه مسئولیتی دارید؟» و او پاسخ گفته بود: «به خاطر تأکیدی که بر نماز اول وقت داشتم ، در این‌جا فرماندهی اینان را برعهده‌ام گذاشته‌اند!»
به حق که چنین فرزندی از دامان چنین مادری برخاسته است ، مادری که در تشییع مهدی ، زینب‌گونه خطاب کرد: «... شما را به خون همه‌ی شهیدان و این دو جگر گوشه‌ی من استقامت داشته باشید و در همه‌ی مراحل و سختی‌ها ایستادگی کنید و راه این شهیدان را ادامه دهید. مگذارید خونشان هدر رود ، از حرکت باز نایستید.
مهدی و آقای او صاحب‌الزمان (عج) را خشنود کنید.» خداوندا به مادر این دو شهید (مهدی و مجید زین‌الدین) صبری زینبی و به ما توفیق معرفت بیشتر عطا فرما.
آمین .

منبع : کتاب حدیث عشق
راوی : سردارمحمدمیرجانی 




برچسب ها : یاد و خاطره شهدا  ,


      

5 آذر ماه ، سالروز تشکیل بسیج مستضعفین به فرمان امام خمینی (ره) گرامی باد.




برچسب ها : بسیج در کلام بزرگان  ,


      
سه شنبه 89/9/2 3:36 ع

هنگامی‌که علی‌اکبر را داخل قبر گذاشتند، او را به علی‌اکبر حسین (ع) قسم دادم و گفتم: «پسرم! چشمانت را باز کن تا یک‌بار دیگر تو را ببینم. آن‌گاه چشمانش را باز کرد» و این‌چنین شهید علی‌اکبر صادقی، پیک لشکر 27 محمد رسول ا... آخرین درخواست مادرش را اجابت کرد و برای ما تصاویری به یادگار گذاشت که بدانیم «شهدا زنده‌اند».

 منبع :روزنامه جمهوری اسلامی  

راوی : مادرشهید




برچسب ها : کرامات شهدا  ,


      
   1   2      >