وصیت نامه شهید مدافع حرم حامد جوانی
بسماللهالرحمنالرحیم
«السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
یاحسین تا آخرین قطره خون نمیگذاریم دوباره خواهرت به اسارت برود. تنها دلخوشی من برادرزادهام علی این است که وقتی او بزرگ شد بگوید که عمویت برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) رفته و شهید شده است، بگذارید علی افتخار کند.
مادر عزیزم اگر بنده توفیق شهادت پیدا کردم و برای من مجلس یادبود گرفتید در عزای من گریه نکنید چرا که دشمنان اسلام شاد و خرم میشوند و اگر گریه کنی در روز قیامت حلال نمیکنم و نیز مادرم بنده انشاءالله در این سفر که به سوریه میروم عمودی میروم و افقی به ایران باز میگردم و نیز به گروه موزیک لشکر بگویید، چون من با شما سابقه دوستی و همکاری داشتم موقع ورود پیکر من به تبریز بصورت عالی و منظم به نواختن موزیک بپردازید.
پدر عزیزم به دلم افتاده که این آخرین سفر من به سوریه میباشد و میدانم که شهید خواهم شد لذا از صمیم قلب مرا حلال کنید.
ای عاشقان اهل بیت رسول الله! من خیلی آرزو داشتم که 1400 سال پیش بودم و در رکاب مولایم امام حسین (ع) میجنگیدم تا شهید شوم و حال، وقت آن رسیده که به فرمان مولایم امام خامنهای لبیک گفته و از اهل بیت پیامبر دفاع بکنم؛ لذا به همین منظور عازم دفاع از حرمین به سوریه میشوم و آرزو دارم همچون حضرت عباس (ع) در دفاع از خواهر بزرگوارشان شهید بشوم.
25 فروردین حامد جوانی»
شهید حامد جوانی
تاریخ ولادت: 1369
تاریخ شهادت: 1394
محل شهادت: سوریه
شادی روح شهید صلوات
برچسب ها : وصیت نامه شهدا ,
در باشگاه کشتی بودیم. ابراهیم هم وارد شد. چند دقیقه بعد یکی دیگر از دوستان آمد و گفت: «ابرام جون، تیپ و هیکلت خیلی جالب شده! تو راه که میاومدی، دوتا دختر پشت سرت بودند. مرتب داشتند از تو حرف میزدند!» به ابراهیم نگاه کردم. رفته بود تو فکر. ناراحت شد! انگار توقع چنین حرفی را نداشت. جلسه بعد رفتم برای ورزش. تا ابراهیم را دیدم خندهام گرفت! پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد! بهجای ساک ورزشی لباسها را داخل کیسه پلاستیکی ریخته بود! از آن به بعد، اینگونه به باشگاه میآمد! بچهها میگفتند: «بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی؟! ما باشگاه مییایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم، بعد لباس تنگ بپوشیم؛ اما تو با این هیکل قشنگ و رو فرم...»
ابراهیم به حرف آنها اهمیت نمیداد. به دوستانش توصیه میکرد که اگر ورزش برای خدا باشه، میشه عبادت؛ اما اگر با هر نیت دیگهای باشه، ضرر میکنین.
منبع: کتاب سلام بر ابراهیم 1، ص 40
شهید ابراهیم هادی
برچسب ها : یاد و خاطره شهدا ,
قدرشناسی تا آخر عمر
روزی به اتفاق هم از روستا میآمدیم که دیدم از ماشین پیاده شد و به پیرمردی که به نظر نمیرسید وضع اقتصادی بدی داشته باشد، پولی داد. از آقا نورعلی پرسیدم: «موضوع چیه؟!» گفت: «این مرد برای من یک روز که چوپان کوچکی بودم، کار بزرگی انجام داد. باران شدیدی میبارید. این مرد، وقتی مرا دید، «کَپَنَک» (نوعی لباس نمدی مخصوص چوپانان) خودش را از روی دوشش درآورد و روی من انداخت و گفت: «این را بگیر و اینجا استراحت کن.» من هیچوقت این محبت او را فراموش نمیکنم و تا زنده هستم کمکش میکنم.» حاجآقا محبت هیچکس را فراموش نمیکرد و این را «قهرقلی» که آن چوپان است به یاد دارد.
منبع: موسسه فرهنگی هنری شهید شوشتری
راوی: همسر شهید
سردار شهید نورعلی شوشتری
برچسب ها : یاد و خاطره شهدا ,
پیام یک شهید به محتکران؛ خداوند از شما انتقام را خواهد گرفت
جنبههای اخلاقی امر به معروف و نهی از منکر» در سیره شهداء
شهدا در اجرای احکام و حدود الهی، همواره نسبت به سایر افراد جامعه پیشتاز بودهاند. در امر به معروف و نهی از منکر سفارشات زیادی در این رابطه داشتهاند که در وصیتنامهشان میخوانیم.
امر به معروف و نهی از منکر در سیره شهداء جایگاه خاصی دارد به طوریکه هدف همه آنها از رفتن به جبهه، انجام همین امر بزرگ الهی بوده است. در این گزارش «جنبههای اخلاقی امر به معروف و نهی از منکر» در سیره شهدا را با جستجو در وصیتنامههایشان بررسی کردیم. در شرایط اقتصادی امروز که با احتکار لوازم ضروری زندگی مردم از طرف سودجویان مواجه هستیم، وصیتنامهای از شهید «محمدعلی دشتی خویدکی» با همین مضمون توجهمان را جلب کرد.
دشتی خویدکی، محمد علی ) 1363 - 1346 یزد(
ای کسانی که احتکار میکنید؛ ای جمعیتی که ملت مسلمان را به رنج و عذاب میاندازید؛ ای کسانی که مال و ثروت چشم و دلتان را کور کرده؛ اخطار میکنم هر جنایتی میخواهید بکنید، بکنید که کفر ناپایدار است و خداوند انتقام همگی ما را لحظه آخر عمرتان خواهد گرفت. شب اول قبر موقع انتقام ماست؛ عالم برزخ و گرسنگی و تشنگی قیامت و آتش سوزناک آخرت برای شما مهیا شده است؛ پس هرچه زودتر توبه کنید.
با خلق خدا به مدارا رفتار کنید و زبان خود را از تهمت و غیبت و دروغ باز دارید. سعی کنید این نفس اماره را زیر سلطه عقل درآورید نه اینکه او به شما فرمان دهد.
آزادی بخش، عبدالله ) 1361 - 1328 فارس(
از اسلام و شرف و حجاب خود جانبداری کنید. زخم زبان نزنید، از غرور دوری کنید، غیبت نکنید. خداوند ستار العیوب است شما هم رازدار باشید.
آقاقدیری کاشی، خلیل ) 1364 - 1342 اصفهان(
همسرم! اگر خواستی گریه کنی به یاد سرور شهیدان اسلام آقا ابا عبدالله الحسین)ع( گریه کن که روز عاشورا کسی نبود او را یاری کند.
اخلاص طلب، محسن ) 1365 - 1339 هرمزگان(
برادران دینی! متواضع باشید. ازحسد، دروغ، و غبیت بپرهیزید زیرا اینها باعث کمی ایمان انسان میشود. شما را به تقوی و نظم درکارها وصیت میکنم. جانب حق را بگیرید، خدا را فراموش نکنید.
اردکانی، مجید ) 1365 - 1347 خراسان رضوی(
ای مادرم! شهادت برایم دوست داشتنی و شورانگیز است پس گریه بر کسی که به آرزو و محبوب خود رسیده سزاوار نیست. اگر گریه میکنید برای مظلومیت حسین )ع( گریه کنی. برای آن موقعی گریه کنید که کسی نبود به جز علی اصغر شش ماهه که به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین )ع( لبیک بگوید.
اسفندیاری، مهدی ) 1362 - 1343 اصفهان(
همیشه صحنه مرگ را جلو چشم خود ظاهر کنید و به فکر سؤال و جواب و ... و حسرت در روز قیامت باشید و سعی کنید همیشه برای مردن آماده باشید تا خدای ناکرده در حال گناه و ... از دنیا نروید. همیشه حق را بگویید اگر چه به ضرر شما باشد، همیشه خدا را حاضر و ناظر ببینید.
الله دادی، مهدی ) 1363 - 1345 اصفهان(
پشت سر هم دیگر غیبت نکنید آیا دوست دارید گوشت همدیگر را بخورید؟ تهمت به همدیگر نزنید، برای همدیگر مکر و حیله نکشید، همدیگر را مسخره نکنید، به همدیگر دعا کنید تا قلبهایتان یکی شود و وقتی یکی شد میتوانید تمام دشمنان خود را از بین ببرید.
امامی فرد، سید حسن ) 1366 - 1345 خراسان شمالی(
در مقابل مشکلات و گرفتاری ها و از دست دادن فرزندانتان صبر پیشه کنید و این اجر خود را با کوچکترین غفلت از بین نبرید. پدر و مادر عزیزم! سعی کنید زیاد بی تابی نکنید و هر چه را که مصلحت خدا بود قبول کنید؛ صبور و صابر باشید و برای رضای خدا صبر کنید. همان گونه که امام حسین(ع) میفرماید: «صبر پیشه کنید که این زندگی بشری چیزی نیست، بلکه همچون پلی است که شما را از ساحل سختی به ساحل نجات می رساند.»
محبت را در بین خودتان بیشتر کنید از نگاه کردن به نامحرم خودداری کنید. از تمام دوستانم میخواهم که همیشه مرگ و خدا را فراموش نکنند. برادران عزیزم! همیشه حرف حق را بگو یید هر چند که تلخ است ولی همیشه حق آشکار میشود. هر وقت خواستید گریه کنید، بر زینب کبری)س( و شهدای کربلا گریه کنید.
انجیریزاده دزفولی، محمد حسین ) 1364 - 1345 خوزستان(
اختلافات خانوادگی را کنار بگذارید، منیّتها را دور بریزید. دنیا ارزشی ندارد چه برسد به اختلاف در آن، از همدیگر دلخور نباشید با هم قهر نکنید.
پور رضا کرد بچه، محمد ) 1363 - 1345 تهران(
اخلاق اسلامی را پیشه سازید و در هنگام خشم صبر کرده و شجاعت گذشت در برابر یکدیگر را داشته باشید و از غیبت یکدیگر بپرهیزید و پشتیبان هم باشید. عزیزان! نم گویم که برای من گریه نکنید ولی اگر خواستید گریه کنید برای مولایمان ابا عبد الله الحسین )ع( و دختر سه ساله اش رقیه )س( گریه کنید.
جمشیدی، مجید ) 1364 - 1341 لرستان(
ما به خودمان تعلق نداریم یعنی خلق نشده ایم تا راحتطلب باشیم و یا در پی آسایش دنیوی باشید. نه این ارزش ندارد ما خلق شده ایم تا آزمایش شویم و اساساً این جهان مرحله امتحانی بیش نیست و زندگی جاوید در جهان آخرت است.
چوبداران، محمد هاشم ) 1367 - 1345 تهران(
مواظب زبان خود بوده چون گناهان ناشی از این جسم ماهیچهای که به همراه حنجره و دندانها و قسمت درونی دهان و لبها صوت ایجاد میکند، اکثراً کبیره میباشد، سعی نکنیم که کمبودهای خود را به وسیله خرد کردن شخصیت اطرافیان جبران کنیم و جاذبه خود را تا حد لازم زیاد و دافعه خود را تا حد نیاز کنیم.
حججی، محمد علی)حسین 1362 - 1341 اصفهان(
از مواضع تهمت دوری کنید )غیبت نکنید، دروغ نگو یید، تهمت نزنید، اشاعه فحشا نکنید، سرّ مردم را فاش نکنید، مدح بیجا ننمایید، فحش و ناسزا ندهید، مراء و جدال نکنید، مزاح و شوخی]بی جا[ نکنید(.
هرگاه خواستید گریه کنید برای مصائب اهل بیت به ویژه برای ابا عبدالله الحسین )ع( گریه کنید.
حسین جانی، محمدرضا ) 1362 - 1344 تهران(
در همه اعمال حتی خوردن و خوابیدن دارای قصد نیک باشید و از دروغ جلوگیری کنید زیرا پیامبر )ص( فرمود: «در موردی که گمان می کنید نجات شما دروغ است اشتباه میکنید هلاک شما دروغ است .»
مجروحین را احترام کنید و برادران جوان مواظب باشند دست از شوخی و خنده بکشند. به خداوند قسم هر ثانیه عمر ما حساب دارد به جای یک لحظه خنده، ذکر بگویید صلوات یا تکبیری، در حال راه رفتن هم ذکر بگو. از غیبت یکدیگر جلوگیری کنید و قصد کار نیک کنید اگر چه انجام ندهید که هر کسی از غیبت برادر مسلمانش جلوگیری کند خداوند او را از آتش نگهدارد.
حیدری، غلامحسین ) 1365 - 1346 مرکزی(
از مرگ نیز نهراسید زیرا مرگ در دست خدا است و روزی به سراغ همگی ما میآید ، اگر اعمال خوب انجام داده باشیم از مرگ نمیترسیم و اگر اعمالمان بد باشد از مرگ هراسان هستیم و به فکر آخرت باشید. همیشه طرفدار حق باشید که حق همیشه پیروز است.
برچسب ها : وصیت نامه شهدا ,
شهادت لباس تک سایزی است که ما باید با اعمال و رفتار و اخلاص، خود را اندازه آن کنیم، ان شاءالله.
پروردگارا، من با تو عهد بستم که در دنیا به فرمان تو باشم. شهادت بر یگانگی و توحید تو می دهم که جز تو خدایی نیست. تو یگانه و بی همتایی، تو یکتا و شریکی نداری. گواهی می دهم که بهشت و جهنم حق است و موجود؛ و اقرار می کنم که حساب و کتاب و میزان و صراط حق است.
خدایا، تو را سپاس می گویم این لیاقت را به من عطا نمودی که پی به عظمت تو ببرم و حق را از باطل تشخیص دهم. آن گاه خانه و زندگی را رها کنم و به سوی تو هجرت نمایم و در صف رزمندگان و جهادگران راه تو حضور یابم و از مظلومان عالم دفاع کنم.
خدایا، امید آن دارم که سرخی خونم، سیاهی گناهانم را غسل دهد و پاک شدن از گناه موجب آن شود که در جمع شهدای اسلام سرافکنده نباشم.
در این راه کسی من را مجبور نکرد که از پدر و مادر عزیزتر از جانم و از همسر مهربان و یار و یاورم در سختی ها و اقوامم چشم بپوشمف بلکه تنها برای رضای خداو پیروی از ولایت فقیه و دفاع از مظلوم و نابودکردن دشمنان اسلام.
ای مردم، این جانها از خودمان نیست، آن را خداوند تبارک و تعالی به ما داده و روزی هم از همه می گیرد. پس اگر این بدن ها برای مرگ آفریده شده است، که چه بهتر که انسان در راه خدا کشته شود.
و اما برادران و خواهران دینی؛
به شما سفارشی می کنم که به پیروی از ولایت فقیه و گوشش دادن و عمل بی قید و شرط به فرمایشات ایشان و احترام به پدر و مادر که خیلی به گردن ما حق دارندف خواندن زیارت عاشورا، من خود هر صبح و شام زیارت عاشورا را می خواندم، نتیجه آن را در زندگی دیدم و از خدا بخواهید که به همه ما اشک چشم و دل مناجات عنایت کند، مخصوصا در مجالس روضه امام حسین (ص) اما پدر و مادر عزیز؛
من می دانم شما را با چه زحمتی مرا بزرگ کردید. من هر چه دارم، به خاطر روزی حلالی است که شما سرسفره آوردید و تلاش کردم که شما را از خود راضی کنم اما نتوانستم و از شما می خواهم مرا حلال کنید و در نبود من صبر کنید و صبور باشید، مانند امام حسین (ص) و حضرت زینب (س).
و به خود افتخار کنید که چنین فرزندی تقدیم انقلاب کردید. من هم قول می دهم که اگر اختیار داشته باشم، شما را شفاعت کنم. و اگر خواستید در مراسم من گریه کنید، برای جوان امام حسین (ص) و شهدای دشت کربلا گریه کنید.
و بعد از من هوای همسر و فرزندم زهرا کوچولو را داشته باشید و صحبتی با همسر مهربانم؛
شما هم مرا حلال کنید. در این چند سالی که با هم بودیم، از شما جز احترام و بزرگی و پاک دامنی ندیدم. و از شما تشکر می کنم که یار و یاور من در سختی ها و رسیدن به خدا بودی. و از پدر و مادر هم تشکر می کنم که چنین دختری تربیت کردند.
و از شما می خواهم که زهرا کوچولو، نور چشم من را مانند خودت تربیت کنی و مسایل دینی را به او آموزش دهی و هوای پدر و مادرم را داشته باشی و در نبود من صبور باشی و خواهش می کنم که در مراسمم خود را کنترل کنی و الگو باشی. من هم شما را فراموش نخواهم کرد.
ای مهربان ترین همسر دنیا، خیلی دوستت دارم و شما را به خدای بزرگ می سپارم و امیدوارم که حضرت زهرا (ص) شما را شفاعت کند.
ای همکاران و پاسداران سبزپوش؛
به خود افتخار کنید که در این نهاد مقدس مشغول به خدمت و در صف رزمندگان و جهادگران هستید. و دعا کنید که همگی عاقبت به خیر شویم. و از شما می خواهم که این حقیر را حلال کنید، مخصوصا بچه های با مرام گروهان تخریب و 20 روز از مرخصی های استحقاقی من را به خاطر کم کاری ها و کارهای شخصی که در وقت اداری انجام داده ام، کم کنید. اگر شهادت قسمتم شد، مرا در گلستان شهدا دفن کنید.
خواهر و برادران خوبم؛
شما مرا حلال کنید و سعی کنید در همه شرایط باعث سربلندی پدر و مادر باشید و جای خالی مرا در خانه برای پدر و مادر پر کنید. و در خانه با صدای بلند اذان بگویید و قرآن بخوانید و احترام پدر و مادر را فراموش نکنید که بهشت زیر پای مادران است و در مراسم من آبروداری کنید و هر کس در مراسم من شرکت کرد، احترام کنید.
و شما رفقا و بچه های محل و بچه های هیئت آل یاسین؛
قدر این جلسه ها را داشته باشید و سعی کنید در این جلسه ها شرکت کنید و شما را وصیت می کنم که در مورد دیگران قضاوت نکنید، ما همه در حال امتحان هستیم. امیدوارم که موفق باشید و این بنده حقیر را هم حلال کنید.
ما خانه به دوشان غم سیلاب نداریم
جز پسر فاطمه ارباب نداریم.
الحقیر علی شاه سنایی
برچسب ها : وصیت نامه شهدا , مدافعان حرم ,
به کار گیری سلاح های شیمیایی برای اولین بار در عملیات خیبر توسط دشمن بطور گسترده صورت گرفت. عراق به دلیل نگرانی از نتایج عملیات برای نخستین بار نوعی از سلاح های شیمیایی محصول کارخانه سامره- به نام گاز خردل- را با استفاده از بالگردهای ساخت شوروی و فرانسه – به کار گرفت.
پیش از این در عملیات والفجر 2 در منطقه حاج عمران، عراق به صورت محدود از سلاح های شیمیایی استفاده کرده بود.ولی آنچه که در عملیات خیبر صورت گرفت، بسیار گسترده و فاجعه آمیز بود.گاز خردل با ایجاد تاول های بزرگ روی پوست بدن و اختلال دستگاه تنفسی،آثار مخرب روحی و جسمی فراوانی بر رزمندگان اسلام به صورت مدت کوتاه مدت و دراز مدت داشت.شورای امنیت سازمان ملل در واکنش به این اقدام، در دهم فروردین ماه سال 1363 با صدور بیانیه ای استفاده از گازهای سمی را محکوم کرد اما مسئولیت استفاده از آن را به هیچ یک از طرفین نسبت نداد. صدور بیانیه، به جای قطعنامه، بنابر تحلیل منابع دیپلماتیک به دلیل اجتناب از مباحث شدید و اشاره به هر یک از دو طرف جنگ بوده است.
در هر صورت این نخستین اقدام سازمان ملل بود که حداقل گرچه به سود ایران نبود ولی به زیان آن نیز تنظیم نشده بود. به کارگیری سلاح های شیمیایی از یک سو نشان دهند? ضعف دفاعی، نومیدی و در ماندگی ارتش عراق بود و از سوی دیگر این مسأله را روشن می کرد که عراق با ایجاد زیر ساخت های جدید در زمینه تولید سلاح های شیمیایی با کمک کشورهای اروپایی به ویژه آلمان، استراتژی جدیدی را برای مقابله با تهاجم های پی در پچی و گسترده ایران برگزیده است.2
استفده عراق از سلاح شیمیایی با عملیات خیبر به صورت گسترده آغاز شد و همچنان ادامه یافت. بی توجهی محافل بین المللی در مورد نقض قوانین منع استفاده از سلاح های شیمیایی، به دلیل تمایلات موجود برای حمایت از عراق با هدف غلبه این کشور بر ایران، وضعیت غیره قابل تحملی را به وجود آورد؛ در واقع تلفات ایران را تحت تأثیر قرار داده بود. عراق با درکی که از این مساله داشت در عملیات بدر بیش از گذشته از سلاح های شیمیایی استفاده کرد.برابر آمار موجود تنها در طول پنج روز از 2 تا 27 اسفند سال 1363 عراقی ها، بیش از سی مورد انواع سلاح شیمیایی را مورد استفاده قرار دادند.
برخی از منابع نظامی فاش ساختند که عراقی ها در کارخانه ای حدود 10 کیلومتری جاده سامرا- بغداددر حال تولید سلاح های شیمیایی هستند و همزمان با اوج گیری عملیات بدر، دستور دو برابر کردن تولیدات کارخانه را که گازهای خردل و تابون تولید می کند، صادر کرده اند.
ابعاد گسترده ناشی از استفاده عراق از سلاح های شیمیایی، به تدریج توجه افکار عمومی را به خود معطوف کرد، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا رسماً اعلام کرد در بررسی مقدماتی متقاعد شده ایم که عراق از سلاح های شیمیایی استفاده کرده است!
دبیر کل سازمان ملل- خاویر پرز دکوئیار – نیز پس از دیدار با نمایندگان ایران و عراق، استفاده از سلاح های شیمیایی را محکوم کرد. در وضعیت جدید سرانجام شورای امنیت طی بیانیه ای با اجتناب از صدور قطعنامه، در 25 آوریل 1985 کاربرد سلاح های شیمیایی از سوی عراق را محکوم ساخت. کشورهای اروپایی نیز استفاده از این سلاح ها را محکوم کردند.
سه روز بعد در 28 آوریل 1985 عراق طی یادداشتی به سازمان ملل در مورد صدور بیانیه اعتراض کرد و طارق عزیز وزیر اومر خارجه وقت عراق در مصابحه مطبوعاتی اعلام کرد:
«عراق برای دفاع از خاک خود هر گونه سلاحی را که در اختیار دادر به کار خواهد گرفت! برخی از تحلیل گران بیانیه اخیر شورای امنیت را به منزله تشویق و ترغیب ایران برای گفت و گو درباره مذاکرات صلح در سازمان ملل، ارزیابی کردند.»
منبع : کتاب اولین های دفاع مقدس؛ محمد خامه یار
برچسب ها : دفاع مقدس ,
#کلام_شهید
میگفت:
کسے کہ #آقــــا را قبول ندارد، مدیون است کہ نان من را بخورد!
برسردرخانہ نوشتہ بود:
هرکہ دارد بر #ولایت بدگمان،حق ندارد پا نہد در این مکان...
#شهیـد_احمـد_عطایـے
برچسب ها : پیام شهدا ,
#ویژگی برجسته داریوش رضایی نژاد از زبان #همسرش: تسلط بر #نفس بود؛
همسرم در ع?ن حال که مسئول?ت پذ?ر و متعهد بود، بر نفس خود تسلط داشت؛ گر چه شا?د ه?چ و?ژگی او به اندازه تسلطی که بر نفسش داشت، برجسته نبود
#همسرشه?درضا?ینژاد: داشتههای دار?وش فراوان بود، اما با ا?ن وجود بر نفس خود تسلط داشت و هرگز بر خودش غره نمیشد.
برچسب ها : یاد و خاطره شهدا , شهدای دانشمند ,
شهید رسول منتظری (شهید ترور )
برادر (مجید) رسول منتظری، دیپلمات ایرانی شاغل در سفارت ایران در زاگرب، پایتخت کرواسی، در حین انجام وظیفه به عنوان مسؤول کمکهای ارسالی کشورمان به جمهوری بوسنی و هرزگوین توسط شبه نظامیان کروات به شهادت رسید. سفیر کرواسی در تهران، پس از شهادت آقای رسول منتظری، ضمن ابراز تأسف خود و دولت متبوعش از این حادثه، آمادگی کشورش را برای مجازات عاملان این جنایت و جلوگیری از تکرار این وقایع اعلام کرد. ( سایت راسخون)
برچسب ها : زندگینامه شهدا ,
شهیدی که با یک اذان معجزه کرد
معجزه اذان
در یکی از عملیاتها کارگره خورده بود، نزدیک اذان صبح بود و باید کاری میکردیم، اما نمیدانستیم چه کاری بهتره. یکدفعه ابراهیم از سنگر خارج شد! به سمت تپه عراقیها حرکت کرد و بعد روی تخته سنگی به سمت قبله ایستاد! با صدای بلند شروع به گفتن اذان صبح کرد! ما هر چه داد میزدیم که ابراهیم بیا عقب، الان عراقیها تو رو میزنن، فایده نداشت. تقریباً تا آخر اذان را گفت.
با تعجب دیدیم که صدای تیراندازی عراقیها قطع شده! ولی همان موقع یک گلوله شلیک شد و به ابراهیم اصابت کرد ما هم آوردیمش عقب! امدادگر زخم گردن ابراهیم را بست ناگهان متوجه شدیم تعدادی از سمت عراقیها با پارچه های #سفید دستانشان را بالا گرفته و به سمت ما میآمدند، اول فکر کردیم حقه باشد اما بعد دیدیم همه آنها به همراه فرماندهشان خودشان را تسلیم کردند، فرماندهشان را بازجویی کردیم او با #گریه میگفت به ما گفتهبودند شما مسلمان نیستید اما وقتی یکی از شما #اذان گفت فهمیدیم شما اهل نماز و شهادت به پیامبرید وقتی موذن نام #امیرالمومنین (ع) را برد با خود گفتم ما داریم با برادرانمان میجنگیم، من و کسانی که با من هم عقیده بودند تصمیم گرفتیم تسلیم بشیم، بقیه هم برگشتند عقب.
وقتی فهمیدند ابراهیم زنده است همه به دیدارش رفتند ابراهیم حتی کسی را که شلیک کرده بود بخشید بعد از آن فرمانده عراقی به ما کمک های زیادی کرد و بعد ها در یکی از عملیات ها متوجه شدیم عده ای از عراقیها علیه صدام میجنگند که یکی از آنها همان فرماندهای بود که خود را با معجزه اذان ابراهیم تسلیم کرده بود.
کتاب سلام بر ابراهیم، ص135
برچسب ها : یاد و خاطره شهدا ,